ضرب المثل
اصطلاحات وضرب المثلهابسمه تعالي
شايد شما هم با افرادي برخورد کرده ايد که ضمن بيان خاطرات در صحبتهاي طولاني شان پس از بيان موضوع وقفه اي کوتاه دارند و حاصل سخنان خودرا در جملاتي بازگو مي کنند که پر مغز و حکيمانه است ويا خلاصه و چکيده گفتار آنها مي باشد، اين مفاهيم ممکن است در قالب مثل، کنايه، دعا و نفرين و دشنام باشد که از جامعه اي به جامعه ديگر و از خانواده اي به خانواده ديگر يقينا تفاوت دارد، در جمعيت روستاي کراب هم اين موارد بسيار ديده مي شود که يادگار فرهنگي از نياکان است و ممکن است براي نسلي که از آن محيط به کلان شهرها مهاجرت کرده اند متبادر به ذهن نباشد.
با اعتقاد به اينکه مفاهيم فرهنگي نيز مثل انسانها مي ميرند، بنا داريم در اين قسمت آن مقولات را گر چه شايد شيرين و جذاب نباشد به آيندگان بسپاريم تا بدينوسيله پلي زده باشيم براي ارتباط با نياکان و آيندگان.اينک نمونه از آنان در ذيل بيان مي شود:
باتشکر ازهمکاري آقاي علي اکبر کرابي ودخترايشان .
پَشنَه کوشِش خُسبيه س کنايه از بي حالي
يک لا قُباس کنايه از ناداريش
اِستي پَرَس يا کُلاه پَرَس کنايه از ناداري و اينکه از منزلت پايين در جامعه برخوردار است.
نون سنکگ بُخاردِه و نون دِيمَه بُخاردِه کنايه از زرنگ بودن و خوش فکر بودن است.
دَس بِگردَن يعني کاري را با هم انجام دادن
سَر بي تَن مَترَشَه يعني بي خودي براي ديگران تصميم مي گيرد.
گَردَنوم شَلِه يعني ملاحظه قوم و خويشي مي کند.
چشمُم گَروم نَرِف يعني هنوز اول خوبم بو.
جو وِ عزرائيل نَمِتِه يعني سخت و گرفته مي باشد.
سينه مارِش شِه مابورَه يعني بي وجدان مي باشد.
خِيلي کَنَس ولکن معامله نيست
گَنَه گَنَه اس يعني سخت و کم گذشت ميباشد
دِ کَسَش مِمِلوم يعني تلافي ميکنم
ريش شِه دِ مُردِشوي خَنَه بُشُستِه يعني بي حيا و پر رو و سِمِج است
چُرٍِش بَرفِ سُلاخ مينَه يعني تازه قدرت به هم رسانده
دَسْت دِ کَسَهْ مُشْتْ دِ پيشِه ني افرادي که در پيش هم اند ولي براي هم بي ارزش اند کنايه از بي معرفتي
آدَم شيرْ خُوُمْ بُخْارْدَهْ
خوم:خام
بخارده:خورده است
آدميزاد شير خام خورده است.مجازا به اين معني است که هر خطا و اشتباهي ميتواند از انسان سر بزند
لِواشْ دِ پِر پِر اِمْيَهْ
لِواشْ:لبهايش
دِ پِر پِر:لرزيدن(ترسيدن)
اِمْيَهْ:اومده
کنايه از ترسيدن و گريه کردن
اين حالت بيشتر براي کودکاني پيش ميايد که مورد مواخذه و غضب ديگران قرار ميگيرن
گوش وِر خُجاوْ
اين اصطلاح را به کسي ميگويند که گوشهارا تيز کرده و منتظر است تا سخني را بشنود و به ديگري بگويد(گوش بزنگ)
مَخْمَلْ بِه نِصْبِه گَزْ نَمَنَه
مَخْمَلْ :پارچه را
به، نِصْبه:نصف ونيمه،
گَزْ:درست،
نَمَنَه:نمي کند
اين مثل کنايه از اين است که همانطور که مخمل يا پارچه نصفه که لباس درست نميشود مانند اين است که کار به نصفه مزد ندارد
به عبارت ديگر از انجام ندادن کار تا آخراست
پَشنَه کوشِش خُسبيه س کنايه از بي حالي
يک لا قُباس کنايه از ناداري
اِستي پَرَس يا کُلاه پَرَس کنايه از ناداري و اينکه از منزلت پايين در جامعه برخوردار است.
نون سنکگ بُخاردِه و نون دِيمَه بُخاردِه کنايه از زرنگ بودن و خوش فکر بودن است.
دَس بِگردَن يعني کاري را با هم انجام دادن
سَر بي تَن مَترَشَه يعني بي خودي براي ديگران تصميم مي گيرد.
گَردَنوم شَلِه يعني ملاحظه قوم و خويشي مي کند.
چشمُم گَروم نَرِف يعني هنوز اول خوبم بو.
جو وِ عزرائيل نَمِتِه يعني سخت و گرفته مي باشد.
سينه مارِش شِه مابورَه يعني بي وجدان مي باشد.
خِيلي کَنَس ولکن معامله نيست
گَنَه گَنَه اس يعني سخت و کم گذشت ميباشد
دِ کَسَش مِمِلوم يعني تلافي ميکنم
ريش شِه دِ مُردِشوي خَنَه بُشُستِه يعني بي حيا و پر رو و سِمِج است
چُرٍِش بَرفِ سُلاخ مينَه يعني تازه قدرت به هم رسانده
دَسْت دِ کَسَهْ مُشْتْ دِ پيشِه ني افرادي که در پيش هم اند ولي براي هم بي ارزش اند کنايه از بي معرفتي
ميگي زَمْهَريْر ميهْ
ميگي:مثل اين که
زَمْهَريْر:سرماي بسيار سخت
ميهْ:مياد
کنايه از اين مطلب اين است که گويا سرماي سختي آمده است البته گاه به معني نفي واقعيت است به عبارت ديگر اگر کسي خودش را خيلي بالياس پوشانده باشدوهوا چندان سرد نباشد به او اين مطلب رابه کنايه ميگويند .
خَزْ گُربه تا کادُوُسْ
خز :فرار
گربه:اسم حيوان
تا:حرف اضافه
کادو: محل انبار کاه
اين ضرب المثل کنايه از بي بخار بودن شخصي است که از خودش زياد تعريف ميکند.
وِْر سَرْ حَضْير بين
ور:بر.سرحضير:سر حضور.بين:بودن
يعني انچنان سالم و تندرست است که در هر جايي حضور دارد.بيشتر در مورد کهنسالان و پيران کاربرد دارد
كْوَني كه ديته مرَه خَنَه نَرؤ مْمَنَه
کوني:کدبانو.ديته مره:دوتا ميشه.خنه:خونه.نرو:ناروب،کثيف.ممنه:ميمونه
(زن خانه دار كه دو تا شود خانه بدون جارو مي ماند)
اين ضرب المثل تقريباً معادل ضرب المثل آشپز كه دوتا شد، آش يا شور يا بي نمك
مي شود، مي باشد.
چاروق درحقيقت يک پاپوش بوده که در قديم استفاده ميکرده اند وجنس آن هم ازچرم درست شده وهمراه با پِيتَوَهْ بکار برده مي شود وبراي گرم نگه داشتن پا وساق آن استفاده ميشود در اين ضرب المثل از اين عبارت استفاده شده است
اطلس اگه صد کهنه روه واز پيتوه نمره يعني پارچه اطلس اگه صد کهنه بشه بازم پاتابه نميشه اشاره داره به انسان اصيل يا هر چيز با ارزش در جاي ديگرهم استفاده بشه باز ارزش خودشو از دست نميده.
چوقي يعني نامناسب هواچوقي است يعني هوا خراب است
دیوار که پست روه کلوخ پرچه شوم زیاد مره
(دیواری که کوتاه می شود کلوخه های آن نیز زیاد می شود)کنایه از این که اگر کسی ضعیف شود حرف و حدیث در مورد او زیاد می شود.
خر هِمسیه رِ یک بَر سُوار ره
(خر همسایه را یک طرفه بشین)
کنایه از این دارد که مال مردم را نمیشود دایم نگه داشت و هر موقع طلب کند باید سریع به او مسترد شود.
بُوم وِر ریت بِفته نُوم وِر ریت نَفته
(بام به رویت بیفتد ولی نام به رویت نیفتد)
کنایه از این دارد که اگر کسی بد نام شود بسیار سخت وناگوار است
بُز گَر دهن فِرح
یعنی بز گر از دهانه ی چشمه آب می خورد
ومعادل ضرب المثل میمون هرچه زشت تره بازیش بیشتره است
سُزای جُوِز نَخ کُول جُوالدوزه
سزای گردویی که بد مغز میشه جوال دوز است و برای کسانی به کار می رود که اذیت میکنند و بیان میدارد که سزایشان تنبیه سخت است
کُلاغ که اِز دِرخت جُوز دِقهرِ مِره یَک جُوز مِنفعت صَحَبیش
کلاغ که از درخت گردو قهر می کنه یک گردو به نفع صاحبش است
.برای کسانی به کار برده می شود که سر بار هستند و قهر و ناز هم دارند
دِ زمین هِمسیه خِنَه نَسِز
در زمین همسایه خانه نساز یعنی متکی به خودت باش
بُز هِمیشه وِرمِلِچَه ،مِش یَگ بار که وِر مِلچه مِگن دِیوم دِیوم
بز همیشه جست و خیز میزنه و گوسفند که میخواهد یکبار این کار را انجام دهد می گوید دیدم دیدم...کسی که یک کاری انجام میدهد نباید دیگران را به خاطر همان کار مسخره کند
مُو اِز اسیا میوم مِگه نوبت نِس
من از آسیاب میام ،شما میگویید نوبت نیست
برای کسانی به کار برده می شود که بی سند بحث میکنند
میش و اِنبُو نَمُوکوه اِنبُو و میش مُوکوِه
موش به انبان نمی کوبد ،انبان به موش میکوبد برای کسانی به کار برده می شود که مقصرند و باز دو قورت و نیمشان باقیست
دِستَه بِل چُولی نَمِرَه
دسته ی بیل سبد نمیشه
کنایه از آن دارد که بعضی افراد استعداد بعضی کارها را ندارند
بُزِّ آرومِیش نَبی ،وِلیش کُو رَقصیشه بِبی
بز را نگاه نکن که آرام است،رهایش کن و رقصش را تماشاكن
معادل ضربالمثل فلفل نبین چه ریزه ،بشکن ببین چه تیزه است.
وِ تُنُور شاو دِ جِهِنَم مِمِنَه
به وسیله بهم زن آتش جهنم می ماند و برای کسانی به کار برده می شود که هیکل بی خاصیت دارند.
نیم مِن گُربه وُ سی سِر مِیّ
نیم من گربه و معادل سه کیلو مُو
وبرای کسانی به کار برده می شود که ادعایشان از تواناییشان بیشتر است
پِرچَه رِ وِکُناریش بِی ،دختررِ وِ ماریش بی
پارچه را از کنارش شناسایی کن و دختر را از رفتار مادرش و برای شناخت دختر از روی مادر به کار می رود
زن بِ عَلَف نَرسه ،خَر بِ خِکِستر
علاقه وافر خر به خاکستر و خانم ها را به سبزی اول بهار را می رساند